اي حسين فاطمه اين کينه هامان را ببين
قلب مجروح درون سينه هامان را ببين
يازده خورشيد را کشتند و داغ تو فزون
تکه تکه زين ستم آيينه هامان را ببين
گرچه شد خورشيد ما در پرده ي غيبت ولي
مي رسد نورش ز ماه حضرت مهدي
باز هم هر روز عاشورا و هر جا کربلا**
باز هم فتنه، اگرچه هست حجت ها جلي
ترس ما کشته شدن يا غارت اين خانه نيست
بلکه دنيايي شدن با مسلک کوفي گري ست
گر که بگذاريم امام خويش را تنها به تشويق هوا
فرق ما با آن جنايت پيشگان سفله چيست؟***
اي حسين فاطمه داغت درون قلب ماست
نهضتت رسواگر روي تمام فتنه هاست
شمر را در هر زمان نوميد از قتلي كنيم